پــــــــلاک شــــــهيـــــد
شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:52 ::  نويسنده : رامين

 

از زبان حال تا زبان قال

مقتل‏نگاران و روضه‏خوانان، سخنان بسيارى را - در قالب نثر و نظم - به امام حسين(ع) نسبت داده‏اند كه هرگز سند و مدركى براى آنها نمى‏توان يافت. بعضى از آن سخنان با اين كه غير مستند و جعلى‏اند، بسيار مشهور و متداول نيز هستند و از آنجا كه مقبوليت عام يافته‏اند، برخى از پژوهشگران و نويسندگان بنام و معاصر نيز آنها را مسلّم الصدور پنداشته، بدون تأمل و تحقيق، در آثار خود به عنوان سخنى از سخنان امام حسين(ع) آورده‏اند. امروز هم بسيارى از كتابسازان و مؤلفانِ مبلّغ و مبلّغانِ مؤلف پيوسته آنها را در تأليفات و تبليغات خويش از زبان امام حسين(ع) مى‏نويسند و در شمارگان فراوانى منتشر مى‏كنند ؛ غافل از آنكه امام حسين(ع) هرگز آن سخنان را نگفته و به زبان نياورده است و آن سخنان، هر يك مصداق آشكارى است از آن ضرب‏المثل معروف كه مى‏گويد: «ربّ مشهورٍ لا اصل له.»
در ميان مقتل‏نگارانِ روضه‏خوان و مجالس‏نويسان واعظ، از ديرباز چنين مرسوم بود كه داستانها و سخنانى را نخست در مجالسِ روضه‏خوانى براى مردم (عوام‏الناس) مى‏گفتند و سپس همانها را در كتابهاى خود مى‏نوشتند. آنان در آغاز اين مجالس، خود نيز ترديد داشتند و آن سخنان را تنها براى گرياندن مردم مى‏گفتند، اما با ديدن تأثر شديد شنوندگان، از آن ترديد دست شسته، باورشان مى‏شد كه امام حسين(ع) چنان سخنانى گفته و يا چنان حوادثى رخ داده است.
به اين ترتيب، سخنان بسيارى نخست با عنوان «زبان حال» گفته شده و سپس در كتابهاى مقاتل و مجالس تدوين شده است. همان سخنان ساختگى، با گذشت زمان و پس از آن كه پيوسته تكرار شده و شهرت يافته‏اند، از صورتِ «زبان حال» خارج شده و صورتِ «زبان قال» به خود گرفته‏اند.
گويندگان و سرايندگانِ اين گونه سخنان به تصور اينكه در چنان شرايطى جا داشت امام حسين(ع) چنان سخنانى بگويد، آنها را گفته و نوشته‏اند.
(1) اما اين گفته‏ها با مرور زمان از «شرايط و احوال» گذشته به مقامِ «حوادث و اقوال» رسيده‏اند تا به پشتوانه شهرت و مقبوليت عام، از سخنان امام حسين(ع) انگاشته شده و روايت و حديث پنداشته شده‏اند.
اين گونه سخنانِ حديث‏گونه، به ويژه در ميان اشعارى كه به امام حسين(ع) نسبت داده مى‏شود فراوان است. دهها بلكه صدها بيت از اين گونه اشعار را تنها در كتابى مجهول‏المؤلف به نام «ادب الحسين و حماسته» مى‏توان يافت.
(2) ما در اينجا تنها بعضى از آن سخنان را كه بسيار مشهور و معروف‏اند و اكنون نيز برخى از مؤلفان و نويسندگان آنها را از سخنان امام حسين(ع) مى‏پندارند و از زبان آن حضرت نقل مى‏كنند، برمى‏رسيم ؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.

إنّ الحياة عقيدة و جهاد

اين سخن به عنوان سخنى از سخنان امام حسين(ع) زبانزد خاص و عام است و به جز اهل تحقيق، همگان آن را از زبان آن حضرت نقل مى‏كنند. استاد مطهرى معتقد است اين سخن را سند و مدركى نيست و از نظر مفهوم و محتوا نمى‏تواند درست باشد.(3) مرحوم علامه جعفرى(ره) در شرح نهج‏البلاغه خود نوشته است:
... مقدس‏ترين خونهايى كه در اين خاكدان به زمين ريخته است، خونهاى دفاع‏كنندگان از ايمان به حقايق «حيات معقول» بوده است كه مى‏گفت:
قِفْ دونَ رأيك في الحياةِ مُجاهداً
إِنَّ الحياةَ عَقيدة و جِهاد(4)
از اين سخن استاد تنها همين قدر فهميده مى‏شد كه اين سخن، مصرعى از يك بيت شعر است و حديث و روايت نيست.
چندين سال پيش پژوهشكده باقرالعلوم(ع) در قم تصميم گرفت كه سخنان امام حسين(ع) را از كتابهاى معتبر و نيمه معتبر گردآورى كند. اين تصميم به جا و ستودنى بالأخره پس از سالها تلاش، با عنوان «موسوعة كلمات الامام الحسين(ع)» به بار نشست و چاپ اول آن در سال 1373ش منتشر شد. هنگامى كه موسوعه مراحل پايانى و ويرايش را مى‏گذراند، روزى از آقاى محمود شريفى كه مسئوليت گروه حديث را در پژوهشكده به عهده داشت و موسوعه تحت نظر ايشان تهيه مى‏شد، از اين سخن مورد بحث پرسيده شد كه آيا آنها سند و مدركى براى اين سخن يافته‏اند يا نه. ايشان جواب داد كه ما آن را در جايى نديديم و در كتابى كه بتوان نام برد نيافتيم ؛ مثل اينكه اين سخن نبايد حديث باشد و پرسيد: مگر شما آن را در جايى ديده‏ايد؟ در پاسخ گفته شد: از شرح نهج‏البلاغه استاد جعفرى چنين فهميده مى‏شود كه اين سخن بايد شعر باشد. بالأخره ايشان هم همان سخن استاد جعفرى را در مقدمه موسوعه آوردند.
اما باز اين ترديد وجود داشت كه اين سخن يا حديث در جايى و در كتابى يا مدركى ثبت و ضبط شده باشد ؛ چرا كه «نيافتن، دليل بر نبودن نيست.» سرانجام، يكى از پژوهشگران معاصر با انتشار مقاله‏اى پرده از راز اين معماى چندين ساله ما برداشت و ثابت كرد كه اين سخن روايت يا حديث نيست و از امام حسين(ع) نقل نشده است، بلكه يكى از شعراى معاصر مصرى، يعنى احمد شوقى، آن را سروده است.
(5)

 

 



ادامه مطلب ...


شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:24 ::  نويسنده : رامين

 با بررسی هایی تاریخی انجام شده می توان به این نتیجه رسید که در طول تاریخ شاید واقعه ای به اندازه واقعه عاشورا دارای سند تاریخی نباشد و از این حیث دشمنان آل الله به راحتی نتوانسته اند این واقعه را دستخوش تحریف نمایند.اما متاسفانه در کنار این نقل های معتبر تاریخی بعضی مطالب خرافی ونادرست گنجانده شده اند و قطعا یکسری مسائلی بوده که می خواسته این مسائل در کنار متن اصلی وقایع باقی بماند. نامه های رد و بدل شده امام(ع) با کوفیان، رجزهای ثبت شده از امام (ع) و یاران وی، خطابه های آتشین امام زین العابدین(ع) و حضرت زینب(س)و هزاران سند تاریخی دیگر.و دقیقا بهمین خاطر است که گفته می شود: "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود!"اما چه شد که در کنار این نقلهای معتبر تاریخی عده ای بدنبال وارد ساختن برخی خرافات عجیب و غریب و موهوماتی غیر واقعی در این واقعه پرداختند و باعث شدند تا اینقدر واقعه عاشورا مشوش بنظر رسد؟جواب به این سوال را در بخشهای قبلی دادیم و آن انواع تحریف بود که بعضی عامدانه و برخی از روی نادانی باعث این امر شدند البته در بخشهای بعدی بیشتر به عوامل تحریف در این واقعه خواهیم پرداخت.بله. واقعه عاشورا واقعه ای از سر هوشمندی بود.از ابتدا تا انتها.از فلسفه قیام تا انجام آن و وقایع پس از آن. با اندکی دقت در مراحل تکوین می توان براحتی مساله عقلانیت نهفته در این مورد را کشف نمود. متاسفانه عده ای غافل! از روی جهل و نادانی یا از سر تعصب کور این واقعه را تنها از سر قدرت طلبی و دعوا بر سر مقام دنیوی تعبیر کرده اند و به قول خود برای حضرت دل سوزانده اند که امام (ع) نبایستی به این مقوله وارد می شد و بایستی کار را به تقدیر می سپرد و اساسا بر خلیفه!! خروج نمی نمود.اینها همان جاهلان متنسکند که به قول خود عارفان مسلکندو راه طریقت می پیمایند.در این مورد باید به نکته ای جالب اشاره کرد و آن کنیه حضرت است: ابا عبدالله. از عالمی شنیدم در تفسیر این کنیه که چرا حضرت را با این کنیه مورد خطاب قرار میدهند مگر ایشان پسری به نام عبدالله داشتند ؟ و ایشان فرموند: نه به این دلیل حضرت را به این کنیه می خوانند که اگر وی نمی بود دیگر حتی یک لا اله الا الله هم به دست هیچ بنده خدایی نمی رسید بنابر  این بوده که به ایشان ابا عبدالله می گویند.

 

 



شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:23 ::  نويسنده : رامين

 جناب آقای محمدی، بنای بنده بر این بود که مصاحبه را به این ترتیب پیش ببریم که ابتدا بررسی کنیم ببینیم امروز عاشورا گرفتار چه انحرافاتی است، ‌این انحرافات از کجا ریشه و نشأت گرفته و چه راهکارهایی برای رفع آنها وجود دارد اما از آنجا که شنیده‌ام جناب عالی مطالعات منظمی درباره موضوع انحرافات عاشورا داشته‌اید از شما درخواست می‌کنم که بحث را به هر ترتیب که صلاح می‌دانید آغاز کرده و ادامه دهید تا بنده نیز حین صبحت‌های شما سوالاتم را مطرح کنم.

 

بسم‌اله الرحمن الرحیم . اولین پرسش در این حوزه آن است که آیا اساسا تحریفی در مورد عاشورا رخ داده است یا نه؟ یعنی قبل از اینکه بیایم مسأله وقوع تحریف در نقل و تحلیل عاشورا را مسلم بگیریم سراغ این برویم که آیا اساسا تحریفی درنقل و تحلیل واقعه عاشورا رخ داده است یا نه؟ که طبیعتا لازمه پاسخ گویی به این پرسش این است که منظور خود را از تحریف و تعریف‌مان از واقعه عاشورا را مشخص کنیم و بعد به این مسأله بپردازیم که اگر تحریفی هست، این تحریف چه ابعادی دارد؟ ریشه‌هایش کجا بوده؟ و اگر بخواهیم برای رفع آن اقدامی کنیم چه حرکتی را باید طراحی و اجرا کنیم.

پس لطف کنید در وهله اول همانطور که گفتید تحریف را تعریف کنید تا اصلا در همین ابتدای بحث ببینیم آیا تحریفی در مورد عاشورا رخ داده یا نه تا ببینیم چه مساله‌ای را باید بررسی کنیم؟
کلمه تحریف بار معنایی خاصی دارد و ما معمولا آن را برای پدیده یا اقدامی به کار می‌بریم که یک واقعیت را از وضعیت اصلی خودش خارج کند. تحریف لزوما به این معنی نیست که اصل واقعه یا متن تغییر کند بلکه بیشتر به کارکردهایی که آن واقعه یا مسأله داشته برمی‌گردد که آیا آنها در همان بستر و جایگاهی که باید معنا بدهد و به کار برود معنا می‌شود و به کار می‌رود یا نه؟ همان بحثی که در قرآن هم در مورد تحریف کلام الهی مطرح است که" یحرفون الکلم عن مواضعه". تحریف دقیقا به این معناست که آن واقعیت وحقیقت تاریخی را از جایگاه خودش خارج کرده و به سمتی ببرند که مقصود و هدف اولیه نبوده است.




ادامه مطلب ...


 پیرغلام نمونه کشور در گفت و گو با خیمه:

امام حسین(ع) دیوانه نمی خواهد، امام شناس می خواهد

14 خرداد 1387 ساعت 8:00

امام حسین(ع) سگ و دیوانه نمی‌خواهد، امام حسین شناس و هدف شناسی می‌خواهد.شیعه شعار نمی‌خواهد، شعور می‌خواهد.

 

محمدحسین زیانی پیرغلام نمونه کشور بیش از نیم قرن است که در رثای اهل بیت شعر می سراید و نوحه خوانی و مدیحه سرایی می کند.
وی با انتقاد از مداحی هایی سطحی می گوید: برخی از مداحان بنا می‌کنند از چشم و ابروی اباالفضل تعریف کردن، خود را به حیواناتی چون سگ نسبت دادن، لا اله الا زینب، الله حسین، الله علی و... و در آوردن پیراهن و خون آلود کردن خود، قطعا گناه است و این صحنه‌ها ازطیق سایت‌ها و ماهواره به سراسر دنیا فرستاده می‌شود و می‌گویند شیعه این است. 
شیعه شعار نمی‌خواهد، شعور می‌خواهد؛ امام حسین سگ و دیوانه نمی‌خواهد، امام حسین شناس و هدف شناسی می‌خواهد. 
بیشتر نوحه‌ها که در دسترسی حرام است آهنگ‌ها و ریتم آن تقلید شده از صدا و سیمای خارجی است، مداحان آهنگ می‌سازند و ترانه‌های روز را به صورت نوحه در می‌آورند و قداست خود را از دست می‌دند. اشعار قدیم با اخلاص بود و اشک از چشمان مردم ریخته می‌شد و هر مریض و گرفتار معتقد حاجت روا می‌شد. 
این مطالب بخشی گفت و گوی صمیمانه خیمه  این خادم اهل بیت است، متن کامل این گفت و گو را در را در زیر می خوانید؛
 



ادامه مطلب ...


 به گزارش برنا بررسي پيشينه تاريخي عزاداري براي امام حسين(ع) در طول تاريخ و تحول آن در دوره‌هاي مختلف، جالب و قابل تامل است؛ ضمن اينکه بررسي اين تحولات کمک شاياني به کشف تحريفات بوجود آمده در عزاداري‌ها و همچنين علل و دلايل اين تحريفات مي کند.


از زماني که پيامبر گلوي حسين(ع) را بوسيد
«محمد رسول دريايي فرد جهرمي» نويسنده، محقق ديني و اسلام شناس درباره تاريخچه عزاداري در اسلام، به يک سير و خط تاريخي از زمان پيامبر اسلام(ص) اشاره مي کند؛ اينکه عزاداري براي امام حسين(ع) از زمان رسول اکرم(ص) شروع شد و نهضت امام حسين(ع) از همان ابتدا مورد توجه پيامبر اسلام بود.

اين نهضت از جانب پيامبر(ص) پيش بيني شده و در مقاطع مختلف پيامبر(ص) از اين مسئله به گريه مي افتاد و ديگران را مي گرياند؛ پيغمبر گلوي امام حسين(ع) را مي بوسيدند و چون از طرز شهادت ايشان آگاه بودند، براي ايشان به شدت ناراحت مي شدند، اين مسئله را هم اهل سنت و هم شيعه نقل کرده اند. 

بنابراين اين يک نهضت الهي و وحياني است، در همين راستا بعد از وفات پيامبر(ص)، امير المومنين(ع) هم تذکراتي درباره اين 

عزاداري براي امام حسين(ع) از زمان رسول اکرم(ص) شروع شد و نهضت امام حسين(ع) از همان ابتدا مورد توجه پيامبر اسلام بود.
واقعه دادند؛ پس نهضت امام حسين(ع) و گريه بر طرز شهادت حضرت، ريشه تاريخي دارد.




ادامه مطلب ...


شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:20 ::  نويسنده : رامين

 بعد از مولا علی (ع)، ابی عبد الله الحسین (ع) محوری ترین شخصیت عدالت طلب شیعه بود. هیچ چیز چون شهادت سید الشهدا (ع) شیعیان را منسجم نکرد و هیچ چیز به اندازه خون حسین (ع) در رگ های بی رمق شیعه، خون حیات ندمید. عزاداری و توصیه به زیارت همراه با معرفت ابی عبدالله (ع) در مناسبت ها و اعیاد از جانب اهل بیت(ع) و بیان ثواب های شگفت آور آن (نگاه شود به الکامل الزیارات، 82-266) توجه به زیارت سید الشهدا را در بین شیعیان به صورت یک فرهنگ پویا در آورده است.

«زیارت عاشور» یکی از معروف ترین زیارت­ها در بین شیعیان است. متن زیارت عاشورا همواره به لحاظ سیاسی، برای شیعه، به عنوان یک اقلیت تحت ستم، در مقابل اکثریت اهل سنت، نقش یک بیانیه سیاسی را ایفا می­کرد. مضامین جالب، ساده و ادبیات روانِ انتخاب شده برای این زیارت، این بیانیه را به خوبی در ذهن شیعیان نشانده است. این زیارت چنان اهمیت یافت که با وجود مضامین درونی اختصاصی برای روز عاشورا، بدون هیچ تغییری در همه روز های سال در بسیاری از مساجد کشور خوانده می شود.

با همه این احوال، زیارت عاشورا، به دلیل برخی مطالب مطرح شده در آن، نظیر مواردی که در ذیل مطرح خواهد شد، همواره مورد مناقشه بوده است. نگارنده بر آن شد که به مناسبت ایام محرم ملاحظاتی در مورد این زیارت داشته باشد:




ادامه مطلب ...


شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:18 ::  نويسنده : رامين

 محمدتقي فاضل‌ميبدي

 

تحليلگراني كه فلسفه عاشورا را به بحث گذاشته‌اند، از اهداف مهم و والاي اين قيام تاريخي را مبارزه با بدعت‌هايي دانسته‌اند كه پس از مرگ پيامبر به دست مدعيان دروغين دين گذاشته شد؛ كساني كه منافع خود را در اين ديدند كه با دين تحريف‌شده و حفظ برخي شعائر و ظواهر ديني بهتر مي‌توان آدميان را مطيع و منقاد خود كرد و بر منافع دنيوي دست يافت. اوج اين بدعت‌ها و تحريف‌ها را در زمان به سلطنت نشستن امويان بر كرسي جانشيني پيامبر(ص) مي‌توان مشاهده كرد. نخستين بدعتي كه در اسلام راه يافت، اساس حكومت و خلافت به شكل سلطنت بود. طبيعي بود كه در اين راستا حق و باطل مشتبه شود و جاي خود را عوض كند و در نتيجه جامعه به اسم اسلامي به رسم جاهليت بازگردد و با شعار عدالت، ستم سايه افكند و مسلمانان راه حيراني و سرگرداني در پيش گيرند. هشداري كه دخت پيامبر در نخستين خطابه خود در روزگار پيش از اين داشت اين بود: «فاني حرتم بعد البيان؛ چرا بعد از بيان حق سرگردانيد. و اسررتم بعد الاعلان؛ و چرا آشكار از حقيقت دفاع نمي‌كني؟ الا و قد اري ان قد اخلدتم الي الخفض؛ همانا مي‌نگرم كه شما به رفاه و راحت‌طلبي سو كرديد... يعني بدعت و انحراف در دستگاه خلافت، جامعه اسلامي را به سمت و سوي دورويي و نفاق و حق‌پوشي و سرگرداني و در نهايت به راحت‌طلبي برده است و كمتر كسي در برابر اين بدعت‌ها احساس مسووليت مي‌كند. بدعت‌هاي حاكمان اموي كه منشاء قيام عاشورا شد، تنها سگ‌بازي و جابه‌جا كردن برخي حلال‌ها و حرام‌ها نبود. بنابر روايت تاريخ، نخستين كاري كه معاويه در راستاي تقويت سلطنت خود پي گرفت، به دست گرفتن شريان‌هاي اقتصادي و فرهنگي و بنا كردن بنيادهاي حكومتي بود. در حوزه فرهنگ دستور داد در شامات كسي حق بازگو كردن سخنان پيامبر را ندارد. رفت‌و‌آمدها را به گونه‌اي محدود كرد كه كسي از شام به شهر مدينه نيايد تا حقيقت اسلام را از زبان برخي اصحاب بشنود.

 

 



ادامه مطلب ...


شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 13:11 ::  نويسنده : رامين

 

باورهای عاشورایی غیر عاشورایی!

علی اشرف فتحی: عاشورا و کربلا که بخشی از  فرهنگ و آیین ملی ما هم شده است، یکی از پتانسیل هایی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. اما آیا توانسته ایم آن را چنان که بوده و رخ داده، بشناسیم؟ یقیناً پاسخ به این پرسش اساسی منفی است و کمتر کسی در پاسخ منفی به این پرسش تردید دارد. ما نه این رویداد بزرگ بشری را شناخته ایم و نه پیام های آن را در درون خود نهادینه کرده ایم. به جرأت می توان گفت که اقلیت معدودی از عوام و خواص ما درباره این حادثه از اطلاعات لازم بهره دارند و از میان این اقلیت کم شمار نیز شمار بسیار کمتری به تحلیل این قیام پرداخته و می پردازند. البته به دلیل سرانه بسیار مفتضح مطالعه در ایران، درباره بسیاری از مسایل تاریخی و سیاسی نیز چنین وضعی را شاهدیم. اما درباره مسأله ای مثل عاشورا که تأثیرات بنیادینی در لایه های درونی فرهنگ و خلقیات مردم ما داشته و دارد، چنین معضلی با حساسیت بیشتری روبه روست.

در قرن اخیر روشنفکران و عالمان متعددی از ضرورت پالایش کژی ها و کژفهمی ها از فرهنگ عاشورایی مردم سخن گفته اند و تلاش های متعددی انجام داده اند. در صدر این افراد می توان به مرحوم نوری (نویسنده کتاب لؤلؤ و مرجان)، مرحوم صالحی نجف آبادی (نویسنده کتاب شهید جاوید)، مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی (نویسنده کتاب قیام حسین)، مرحوم استاد مطهری (نویسنده کتاب حماسه حسینی) و مرحوم دکتر علی شریعتی (نویسنده کتاب حین وارث آدم) اشاره کرد که پیشگام چنین تلاش طاقت فرسایی بوده اند.

 



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پــــــــلاک شــــــهيــــ





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 158
بازدید کل : 40156
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1